منوی اصلی
بخش اعضا
انتخاب قالب
اطلاعات سایت
اعضا : 4706محتوا : 302
بازدیدهای محتوا : 931045
اوقات شرعی
جستجو
Loading
مهدويت و آخرالزمان | نامه الکترونیک |
نوشته شده توسط خدامراد سليميان |
شكي نيست هر آغازي را انجام و هر شروعي را پاياني است جز ذات بيپايان خداوندي كه هم آغاز است و هم انجام. زمان نيز مانند تمام مخلوقات الاهي از اين قاعده مستثنا نيست. روزگاري بر دنيا سپري شده كه ديباچه زندگي دنيايي به شمار ميآيد و زماني نيز خواهد گذشت كه پان اين كتاب خواهد بود. برگههاي پاياني كتاب زندگي انسان در زمين «آخرالزمان» خوانده ميشود. «آخرالزمان» اصطلاحي است كه در فرهنگ اغلب اديان بزرگ دنيا به چشم ميخورد و به ويژه در اديان ابراهيمي از برجستگي و اهميت خاص برخوردار است. اين اصطلاح معمولاً به روزگپاياني دنيا و رويدادهايي كه ممكن است در اين بخش از زندگي دنيوي به وقوع پيوندد گفته ميشود و اديان بزرگ درباره آن پيشگوييهايي كردهاند؛ براي مثال در «انجيل» چنين آمده ست:«... و اين را بدان كه اوقاتف صعب در زمان آخر خواهد رسيد* زيرا كه خواهند بود مردمف خدوست و زر پرست و مغرور و متكبر و كفر گو و نافرمان والدين و حق ناشناس و بيدين* و بيالفت و بيوفا و خبث كننده و بيپرهيز و بيحلم و با خوبان بياعتنا* و خائن و كم حوصله و عبوس كننده و عيش را بر خدا ترجيح ميدهد.
قرآن مجيد نيز در آيات فراوان به دوران آخرالزمان اشاره كرده است. در معارف ارزشمند اسلامي اين اصطلاح در دومعناي كلي به كار رفته است:
. مدت زماني طولاني كه با ولادت پيامبر اسلام(ص) آغاز و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مييابد. از اين رو آن پيامبر الاهي را پيامبر آخرالزمان نيز ناميدهاند.
. مدت زماني كه باولادت واپسين جانشين پيامبر اسلام(ص) حضرت مهدي(ع) آغاز ميشود، زمان غيبت و ظهور را در برگرفته، با شروع قيامت به انجام ميرسد.
روايات اهل بيت(ع) نشان ميدهد:
الف) با سپري شدن اين دوران بساط زندگي دنيوي برچيده ميشود و مرحلهاي جديد در نظام آفرينش آغاز ميگردد
ب) آخرالزمان خود به دو مرحله كاملاً متفاوت تقسيم ميشود: دوران نخست كه انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي رسيده، فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا ميگيرد و واپسين اميدهاي بشري به نااميدي ميگرايد؛ و دوران دوم كه عصر تحقق وعدههاي الاهي به پيامبو اولياي خدا است و با قيام مصلح جهاني آغاز ميشود.
كليات عقايد مربوط به آخرالزمان تقريباً از سوي همه فرقههاي بزرگ اسلام پذيرفته شده است؛ ولي در خصوص وابستگي اين تحولات به ظهور مهدي موعود و نيز هويت مهدي موعود اختلاف نظر وجود دارد. شيعيان دوازده امامي حضرت مهدي(ع) و حكومت جهاني او را حسن ختام حيات بشر در ره زمين و او را همان موعود امتها ميدانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهدي(ع) برخي از ائمه و نيكان و صالحان و نيز بدان و تبهكاران تحت عنوان «رجعت» به دنيا باز ميگردند و زندگي دنيايي پايان مييابد.
با گلگشتي در كلمات نوراني معصومان(ع) ميتوان واژههايي را كه بيانگر پيوند مهدويت و آخرالزمان است، يافت. اين واژهها عبارت است از:
. آخرالزمان (پايان زمان)
امام صادق(ع)، پيشواي ششم راستگويان، فرمود: «رسول گرامي اسلام(ص) به علي(ع) فرمود: آيا تو را بشارت ندهم؟ آيا تو را خبر ندهم؟ عرض كرد: بله، يا رسول الله. آن حضرت فرمود: هم اينك جبرئيل نزد من بود و مرا خبر داد قائمي كه در آخرالزمان ظهور ميكند و زمين را پر ازعدل و داد ميسازد - همان گونه كه از ظلم و جور آكنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسين(ع) است.»2
. «لا تذهب الدنيا» (دنيا به پايان نرسد)
اين تعبير بيانگر حتمي بودن تحقق حوادثي است كه پس از آن ذكر ميشود. عبدالله بن مسعود ميگويد: رسول گرامي اسلام(ص) فرمود: «دنيا به پايان نرسد مگر اين كه امت مرا مردي رهبري كند كه از اهل بيت من است و به او مهدي گفته ميشود.
و روشن است دنيا به پايان نميرسد مگر اين كه بخش پايانياش (آخرالزمان) را پشت سرگذارد.
. «لا تقوم الساعة»(قيامت برپا نميشود)
پيامبر گرامي اسلام(ص)فرمود: «قيامت برپا نميشود تا اين كه قيام كنندهاي به حق از خاندان ما قيام كند؛ و اين هنگامي است كه خداوند به او اجازه فرمايد؛ و هر كس از او پيروي كند، نجات يابد و هر كس از او سرپيچد، هلاك خواهد شد... .»4
. «لا تنقضي الايام» (روزها منقضي نگردد)
رسول خدا(ص) فرمود: «روزها منقضي نگردد تا اين كه مردي از اهل بيت من بر زمين حكومت كند كه همنام من است.»5
. «لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد»(اگر از دنيا بيش از يك روز باقي نماند)
اميرمؤمنان(ع) برفراز منبر در شهر كوفه چنين فرمود: «اگر از دنيا بيش از يك روز باقي نماند، خداوند آن روز را چنان طولاني خواهد كرد كه مردي از خاندانم برانگيخته شود.»6
. «عند انقطاع من الزمان»(در بخش پاياني زمان)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: هنگام پايان زمان و آشكار شدن فتنهها، مردي هست كه به او مهدي گفته ميشود و بخشش بسيار دارد.»7
نشانههاي آخرالزمان
اين محدوده زماني نشانههايي دارد كه اصطلاحاً «علائم آخرالزمان» خوانده ميشود. علاوه بر اصطلاح رايج «علائم آخرالزمان» در فرهنگ مسلمانان اصطلاح مشابه ديگري به نام «اشراط الساعه» وجود دارد. اين اصطلاح كه بيشتر نزد اهل سنت رايج است، به نشانههاي وقوع قيامتصاص دارد؛ ولي رواياتي كه ذيل اين عنوان ذكر شده نشان ميدهد بسياري از نشانههاي آن چون نشانههاي آخرالزمان است و ميتوان بسياري از نشانههاي آخرالزمان را نشانههاي قيامت دانست.
همان گونه كه اشاره شد آخرالزمان به دو بخش متفاوت تقسيم ميشود. بر اساس روايات، بخش اول بسيار دشوار خواهد بود. بخشي از مشخصههاي اين عصر عبارت است از:
. گريز از دين
پيامبر گرامي اسلام(ص) ويژگيهاي انسانهاي اين دوران را اين گونه برشمرده است:
«زماني بر مردم خواهد آمد كه درهمهاي آنها دينشان خواهد بود و همتشان شكمشان و قبلههاشان زنانشان. براي طلا و نقره ركوع و سجود به جاي ميآورند. آنها همواره در حيرت و مستي خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانياند و نه بر مسلك نصراني.
. دنيا پرستي
رسول خدا فرمود:«زماني بر امت من ميآيد كه در آن زمان درونهاي مردم پليد ميشود ولي ظواهرشان به طمع مال دنيا آراسته ميگردد؛ به آنچه در پيشگاه خداوند است دل نميبندند؛ كارشان ريا و تظاهر است؛ خوف از خدا به دلشان راه نيابد و خداوند آنها را به عذابي فرچار سازد.
آنها چون غريق خداوند را ميخوانند؛ ولي خداوند دعايشان را مستجاب نميكند.»
. آزمايشهاي بزرگ
يكي ديگر از ويژگيهاي دوران آخرالزمان امتحاناتي است كه انسانها در اين دوران پشت سر ميگذارند. با اين آزمونها، مردم به دو گروه تقسيم ميشوند: موفقها و ناموفق ها
پيامبر اكرم(ص)، وقتي از چهرههاي موفق اين دوران ياد ميكند، با شگفتي به علي(ع) چنين ميفرمايد: «اي علي، بدان شگفت آورترين مردم درايمان و بزرگترين آنان در يقين مردمي هستند كه درآخرالزمان [با آن] كه پيامبر خود را نديدند و از امام خود محجوبند، به نوشتهطي سياه بر صفحهاي سپيد است، ايمان ميآورند.»10
اميرمؤمنان علي(ع) نيز درباره نجات يافتگان اين دوران ميفرمايد:«و آن زماني است كه از فتنهها نجات نمييابد مگر مؤمناني كه بينام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند؛ و اگر غايب گردند، كسي سراغ آنها را نميگيرد. آنها براي سيركنندگان در شب ظلماهها چراغهاي هدايت و نشانههاي روشنند. نه مفسده جو هستند و نه فتنهانگيز. نه در پي اشاعه [فحشايند] و نه مردمي سفيه و لغو گو! اينانند كه خداوند درهاي رحمتش را به سويشان باز ميكند و سختيها و مشكلاتي را از آنها برطرف ميسازد.
-------------------------------------------
پينوشت:
. كتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همداني، نامه دوم پولس حواري به تيموثيوس، باب سوم.
. غيبت نعماني، ابن ابي زينب، ص357.
.كتاب الغيبة، شيخ طوسي، ص182، ح141.
. عيون اخبار الرضا(ع)، شيخ صدوق، ج2، ص 59.
. بشارة المصطفي لشيعه المرتضي، طبري آملي، ص258.
. كتاب الغيبة، ص46.
. كشف الغمة، اربلي، ج3، ص260.
. مستدرك الوسائل، محدث نوري، ج11، ص379
. كافي، شيخ كليني، ج8، ص306.
. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج4، ص366.
. نهج البلاغه، خطبه 103.
منبع: ماهنامه پرسمان تيرماه 82
|
انتخاب قالب
- امكان و ضرورت تحقق جامعه ديني
- آوینی بین تفکر غرب و تکنولوژی آن تفکیک قائل نبود
- سلطان جهانم به چنين روز غلام است
- انقلاب مهدي و دگرگوني روابط اجتماعي
- باورداشت مهدويت
- آثار و فوايد وجودي امام عصر در زمان غيبت
- مسئوليت شيعيان در حكومت واحد جهاني مهدي
- کدیور به حامیان بهائیان پیوست
- جامعهسازی دینی در سیره نبوی
- بیانات امام خامنهای در جمع اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت