شنبه, 16 آذر 1404
You are here:

انتخاب قالب

اطلاعات سایت

اعضا : 5711
محتوا : 302
بازدیدهای محتوا : 1299556

اوقات شرعی



جستجو

Loading
اركان فلسفه تاريخ شيعي و جایگاه ظهور در آن(1) PDF
ادامه مطلب...
 
گزيده‌ی بيانات رهبر انقلاب درباره‌ی توسعه و عدالت PDF
اقتصاد ما سرمايه‌داری نيست
در نظام‌هاى سرمايه‌دارى، اساس، رشد اقتصادى و شكوفايى اقتصادى و ازدياد و توليد ثروت است. هركه بيشتر و بهتر توليد ثروت كند، او مقدّم است. آن‌جا مسأله اين نيست كه تبعيض يا فاصله پيش آيد. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاهِ جمع كثيرى از مردم، نگرانى نظام سرمايه‌دارى نيست. در نظام سرمايه‌دارى، حتى تدابيرى كه ثروت را تقسيم كند، از نظر نظام سرمايه‌دارى، تدابير منفى و مردودى است. نظام سرمايه‌دارى مى‌گويد: «معنى ندارد كه ما بگوييم ثروت جمع كنيد تا آن را از شما بگيريم تقسيم كنيم! اين معنى ندارد. اين‌كه شكوفايى نخواهد شد!» نظام اسلامى اين‌گونه نيست. نظام اسلامى معتقد به يك جامعه‌ى ثروتمند است، نه يك جامعه‌ى فقير و عقب‌مانده. معتقد به رشد اقتصادى است؛ ولى رشد اقتصادى براى عدالت اجتماعى و براى رفاه عمومى، مسأله‌ى اوّل نيست. آنچه در درجه‌ى اوّل است، اين است كه فقير در جامعه نباشد؛ محروم نباشد؛ تبعيض در استفاده از امكانات عمومى نباشد. هركس براى خودش امكاناتى فراهم كرد، متعلّق به خود اوست. اما آنچه كه عمومى است مثل فرصت‌ها و امكانات متعلّق به همه‌ى كشور است و بايد در اين‌ها تبعيضى وجود نداشته باشد. معنى ندارد كه يك نفر پاى خود را بگذارد روى دوش مأمورين دولتى و با ترفند و خداى ناكرده با اِعمال روش‌هاى غلط، امتياز بگيرد، رشدى افسانه‌اى بكند و بعد بگويد: «آقا، من ثروت را خودم به دست آورده‌ام.» در نظام اسلامى، چنين چيزى را نداريم. ثروتى كه بر پايه‌ى صحيحى نيست، از اصل نامشروع است.
بيانات در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوری حجت‌الاسلام و المسلمين هاشمی رفسنجانی 12/5/1372

مدل توسعه، بومی و غيرتقليدی
ما دنبال چه نوع توسعه‌يى هستيم؟ اين نكته‌ى اساسى، در بحث‌هاى اقتصادى و غيراقتصادى جارى است. كسانى دنبال اين هستند كه حرفى را پرتاب كنند و ذهن مردم را از مسائل اصلى دور نگه دارند: مدل چينى، مدل ژاپنى، مدل فلان. مدل توسعه در جمهورى اسلامى، به اقتضاى شرايط فرهنگى، تاريخى، مواريث و اعتقادات و ايمان اين مردم، يك مدل كاملاً بومى و مختص به خود ملت ايران است؛ از هيچ‌جا نبايد تقليد كرد؛ نه از بانك جهانى، نه از صندوق بين‌المللى پول، نه از فلان كشور چپ، نه از فلان كشور راست؛ هرجا اقتضايى دارد. فرق است بين استفاده كردن از تجربيات ديگران، با پيروى از مدل‌هاى تحميلى و القايى و غالباً هم منسوخ.
سخنرانی در ديدار نمايندگان هفتمين دوره‌ى مجلس شوراى اسلامى 27/3/1383

اين منطق ما نيست
بايد توجه كنيم كه ما هم توسعه‌محوريم، هم عدالت‌محور. ما طبق برخى از سياست‌هايى كه امروز در دنيا رايج است و طرفداران زيادى هم دارد، نيستيم كه صرفاً به رشد توليدات و رشد ثروت در كشور فكر كنيم و به عدالت در كنار آن، فكر نكنيم؛ نه، اين منطق ما نيست. نوآورى نظام ما همين است كه مى‌خواهيم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در كنار هم و با هم داشته باشيم و اين‌ها با هم متنافى نيستند. ما ديدگاهى كه تصور كند اين‌ها با هم نمى‌سازند و يا بايد اين را انتخاب كرد يا آن را، قبول نداريم. اين نكته بايد در همه‌ی موارد، هم در كاهش حجم دولت، هم در مسأله‌ى خصوصى‌سازى، هم در نگاه كلى به مسائل اقتصادى و هم در تقسيم منابع ميان بخش خصوصى و بخش تعاونى و بخش دولتى رعايت شود.
ديدار با رئيس‌جمهور و اعضاى هيأت دولت 4/6/1383


يك روز هم نبايد تحمل كنيم
آنچه كه در اين بين بايستى با وسواس و دقّت دنبالش باشيد، مسأله‌ى «عدالت اجتماعى» است كه با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضى اين‌طور تصوّر مى‌كردند - شايد حالا هم تصوّر كنند - كه ما بايستى دوره‌اى را صرف رشد و توسعه كنيم و وقتى كه به آن نقطه‌ى مطلوب رسيديم، به تأمين عدالت اجتماعى مى‌پردازيم. اين فكرْ اسلامى نيست. «عدالت» هدف است و رشد و توسعهْ مقدمه‌ى عدالت است. آن روزى كه در كشور عدالت اجتماعى نباشد، اگر بتوانيم بايد آن روز را تحمّل نكنيم. اگر مى‌بينيد كه در كشور هنوز تفاوت و فاصله‌ى طبقاتى وجود دارد و هنوز كسانى در فقر و محروميت هستند، به‌خاطر اين است كه مسؤولان كشور بيش از اين نمى‌توانند. خرابى‌اى كه در ساليان طولانى به وجود آمده، عميق‌تر و بيشتر از آن است كه در طول اين مدت كوتاه بشود آن را برطرف كرد، والاّ اگر بتوانيم يك روز هم نبايد تحمّل كنيم.
بيانات در ديدار با رئيس‌جمهور و هيأت وزيران 8/6/1374

آن فكر نو را پيدا كنيد
وقتی نگاه می‌كنيم، برای دهه‌ی چهارم ـ برای اين ده سالی كه پيش روی ماست ـ دو شاخص عمده وجود دارد كه بايد اين دو را حتماً بدست بياوريم: يكی پيشرفت است، يكی عدالت. ما مثل بعضی از كشورها و نظام‌های دنيا فقط به پيشرفت فكر نمی‌كنيم؛ ما پيشرفت را همراه با عدالت می‌خواهيم... نه عدالتِ بدون پيشرفت مطلوب است، نه پيشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پيشرفت يعنی برابری در عقب‌ماندگی، برابری در فقر؛ اين را نمی‌خواهيم. پيشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمی‌كنيم؛ پيشرفت، همراه با عدالت... ممكن است بعضی از صاحب‌نظران و به اصطلاح تئوريسين‌های اقتصادی بگويند: آقا نمی‌شود؛ اگر بخواهيد به پيشرفت اقتصادی دست پيدا كنيد، ناچار بايد فاصله‌ی طبقاتی را قبول كنيد و بپذيريد! اين‌جاست كه ما عرض می‌كنيم «نوآوری». نبايد خيال كنيم كه نسخه‌های اقتصادی غرب، آخرين حد دستاورد بشری است؛ نه، اين هم يك نسخه‌ای است، دوره‌ای دارد؛ آن دوره طی می‌شود و فكر تازه و فكر نويی به ميدان وارد می‌شود؛ بگرديد آن فكر نو را پيدا كنيد.
بيانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى‏1/1/1387

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله خامنه‌ای
www.khamenei.ir
 
تشرف ابو راجح حمامي PDF
در حـلـه بـه مـرجـان صغير، كه حاكمي ناصبي بود، خبر دادند ابو راجح ، پيوسته صحابه را سب و سرزنش مي كند.
دسـتـور داد كـه او را حـاضر كنند.
وقتي حاضر شد، آن بي دينان به قدري او را زدند كه مشرف به هـلاكـت شد و تمام بدن او خرد گرديد، حتي آن قدر به صورتش زدند كه دندانهايش ريخت .
بعد هـم زبان او را بيرون آوردند و با زنجير آهني بستند.
بيني اش را هم سوراخ كردند و ريسماني از مو داخـل سـوراخ بيني او كردند.
سپس حاكم آن ريسمان را به ريسمان ديگري بست و به دست چند نفر از مامورانش سپرد و دستورداد او را با همان حال ، در كوچه هاي حله بگردانند و بزنند.
آنـهـا هـم همين كار را كردند، به طوري كه بر زمين افتاد و نزديك به هلاكت رسيد.
وضع او را به حاكم ملعون خبر دادند.
آن خبيث دستور قتلش را صادر كرد.
حاضران گفتند: او پيرمردي بيش نـيـست و آن قدر جراحت ديده كه همان جراحتها او را از پاي در مي آورد و احتياج به اعدام ندارد، لذا خود را مسئول خون او نكن .
خلاصه آن قدربا او صحبت كردند، تا دستور رهايي ابوراجح را داد.
بـسـتـگانش او را به خانه بردند و شك نداشتند كه در همان شب خواهد مرد.
صبح ،مردم سراغ او رفتند، ولي با كمال تعجب ديدند سالم ايستاده و مشغول نماز است ودندانهاي ريخته او برگشته و جراحتهايش خوب شده است ، به طوري كه اثري از آنهانيست .
تعجب كنان قضيه را از او پرسيدند.
گـفـت : مـن بـه حالي رسيدم كه مرگ را به چشم ديدم .
زباني برايم نمانده بود كه از خداچيزي بـخـواهـم ، لـذا در دل با حق تعالي مناجات و به مولايم حضرت صاحب الزمان (ع ) استغاثه كردم .
ناگاه ديدم حضرتش دست شريف خود را به روي من كشيد، وفرمود: از خانه خارج شو و براي زن و بچه ات كار كن ، چون حق تعالي به تو عافيت مرحمت كرده است .
پس از آن به اين حالت كه مي بينيد، رسيدم .
شـيـخ شـمس الدين محمد بن قارون (ناقل قضيه ) مي گويد: به خدا قسم ابوراجح مردي ضعيف انـدام و زرد رنـگ و بـدصـورت و كوسج (مردي كه محاسن نداشته باشد) بود ومن هميشه براي نـظـافـت به حمامش مي رفتم .
صبح آن روزي كه شفا يافت ، او را درحالي كه قوي و خوش هيكل شده بود در منزلش ديدم .
ريش او بلند و رويش سرخ ،به طوري كه مثل جوان بيست ساله اي ديده مي شد.
و به همين هيئت و جواني بود، تاوقتي كه از دنيا رفت .
بـعـد از شفا يافتن ، خبر به حاكم رسيد.
او هم ابوراجح را احضار كرد و وقتي وضعيتش را نسبت به قبل مشاهده كرد، رعب و وحشتي به او دست داد.
از طرفي قبل از اين جريان ، حاكم هميشه وقتي كـه در مـجلس خود مي نشست ، پشت خود را به طرف قبله و مقام حضرت مهدي (ع ) كه در حله است مي كرد، ولي بعد از اين قضيه ، روي خودرا به سمت آن مقام كرده و با اهل حله ، نيكي و مدارا مـي نـمـود و بعد از چند وقتي به درك واصل شد، در حالي كه چنين معجزه روشني در آن خبيث تاثيري نداشت
كمال الدين ج 2، ص 192، س 9.
 
سخني درباره نيمه شعبان PDF
شيخ حر عاملي رحمه اللّه از بزرگان اصحاب نقل مي كند كه امام صادق عليه السلام فرمود
((شبي كه حضرت قائم (عج ) در آن متولد شد، هيچ نوزادي در آن شب متولد نمي شود مگر اينكه مؤ من خواهد شد، و اگر در سرزمين كفر متولد گردد، خداوند او را به بركت امام مهدي (عج ) به سوي ايمان منتقل مي سازد.))(5) در نيمه شعبان زيارت حضرت امام حسين عليه السلام و همچنين زيارت امام زمان عليه السلام مستحب است ، امام صادق عليه السلام فرمود
((شب نيمه شعبان بهترين شب بعد از شب قدر است و خواندن دو ركعت نماز در شب نيمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است ، در ركعت اول بعد از حمد، سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سوره توحيد خوانده شود)).(6) غسل و شب زنده داري و عبادت در اين شب بخصوص فضائل بسيار دارد، اين شب در نزد خدا چنين مقامي دارد كه ولايت با سعادت امام زمان عليه السلام در سحرگاه اين شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده . ضمنا رواياتي آمده كه نيمه شعبان همان شب قدر و تقسيم ارزاق و عمرها است ، و در بعضي از اين روايات است شب نيمه شعبان شب امامان عليهم السلام است و شب قدر شب رسول خدا صلي اللّه عليه و آله است . از جمله فضائل اين شب اينكه ، از شبهاي مخصوص زيارت امام حسين عليه السلام است كه صد هزار پيامبر (صلواة اللّه عليهم ) آن حضرت را در اين شب زيارت مي كنند. از نمازهاي مستحبي كه در اين شب وارد شده دو ركعت نماز است كه در هر ركعت بعد از حمد صد بار سوره توحيد خوانده مي شود. نقل شده
رسول اكرم صلي اللّه عليه و آله فرمود
شب نيمه شعبان در خواب ديدم جبرئيل بر من نازل شد و فرمود
اي محمد
اي محمد صلي اللّه عليه و آله و سلم در چنين شبي خوابيده اي ؟ گفتم
اين شب چه شبي است ؟ فرمود
شب نيمه شعبان است برخيز، مرا بلند كرد و به بقيع برد، و سپس ‍ فرمود
سرت را بلند كن زيرا در اين شبها درهاي رحمت خدا در آسمان بروي بندگان باز است ، همچنين در رضوان ، در آمرزش ، در فضل ، در توبه ، در نعمت ، در جود و سخاوت ، در احسان باز است ، خداوند به عدد پشمها و موهاي چرندگان در اين شب گنهكاران را آزاد مي كند، پايان عمرها در اين شب ، تعيين مي گردد، رزق هاي يكسال در اين شب تقسيم مي شود و حوادث يكسال در اين شب معين مي گردد. اي محمد! كسي كه اين شب را با تكبير و تسبيح و تهليل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسر برد، بهشت منزل و سراي او است ، و خداوند گناهان گذشته و آينده اش را مي آمرزد... اي محمد صلي اللّه عليه و آله و سلم اين شب را احياءدار و به امت خود دستور بده آنها نيز اين شب را احياء بدارند، و با عمل به سوي خدا تقرب جويند، چرا كه اين شب شبي شريف است . از اعمال اين شب ، خواندن دعاي كميل در سجده است روايت شده كه كميل گويد ديدم علي عليه السلام اين دعا را در شب نيمه شعبان در سجده خواندند. در مورد زيارت امام حسين عليه السلام در اين شب بخصوص در صورت امكان در كنار قبرش ، آمده هر كه بشناسد امام حسين عليه السلام را و شهادت او و هدف شهادتش را كه موجب نجات امت گرديد و وسيله و راهگشائي براي رسيدن به فوز عظيم شد (خلاصه اينكه عبادتش در اين شب از روي توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خويشتن را در برابر خدا خاضع نمايد كه شايستگي آن را دارا مي باشد و نيز از خدا خواسته هاي شرعيش را تقاضا كند.(7)
 
 
پي نوشتها
- توضيح المقاصد شيخ بهائي ، صفحه 532.
- اثباة الهداة جلد 7، صفحه 162.
- اقتباس از كتاب المراقبات ، نوشته عالم رباني و عارف صمداني ، مرحوم حاج ميرزا جواد تبريزي صفحه 79 به بعد (دعاها و نمازهاي ديگري نيز ذكر شده به اين كتاب مراجعه شود.)