جمعه, 27 مهر 1403
You are here:

انتخاب قالب

اطلاعات سایت

اعضا : 5667
محتوا : 302
بازدیدهای محتوا : 1199599

اوقات شرعی



جستجو

Loading
آمرزش گناهان با پول! PDF
ادامه مطلب...
 
سرداب سامرا PDF


اشاره :

در گوشه و كنار سرزمينهاي اسلامي مكانهايي وجود دارند كه منتظران يار در آنها گرد مي آيند و به ياد عزيز سفر كرده خود نجواهاي عاشقانه سر مي دهند. اين مكانها كه هر كدام به نوعي يادگار حضرت موعود هستند براي همه شيعيان مقدس است و بزرگداشت آنها وظيفه اي همگاني به شمار مي آيد.

براي آشنايي بيشتر شما عزيزان با مساجد، مقام ها و اماكن خاصي كه يادآور آن امام منتظر هستند، بر آن شديم كه در هر شماره به اجمال يكي از اين مكانها را معرفي كنيم. باشد كه مورد قبول حضرت موعود واقع شود.

ادامه مطلب...
 
قضيه تكان دهنده آقا شيخ حسن كاظميني PDF

جناب آقا شيخ حسن كاظميني فرمود: سال 1224، در كاظمين ، زياد طالب تشرف خدمت حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم و به اندازه اي اين عشق و علاقه شديد شد كه از تحصيل باز ماندم و ناچاريك دكان عطاري و سمساري باز كردم .
روزهـاي جـمـعه بعد از غسل جمعه ، لباس احرام مي پوشيدم و شمشير حمايل مي كردم و مشغول ذكـر مـي شـدم .
(ايـن شـمـشـير هميشه بالاي دكان ايشان معلق بود) دراين روز خريد و فروش نمي كردم و منتظر ظهور امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم .
يكي از جمعه ها مشغول به ذكر بودم كه سه نفر سيد جلوي صورتم ظاهر و به در دكان تشريف فرما شدند.
دو نفر از آنها كامل مرد بودند و يكي جواني در حدود بيست وچهار ساله كه در وسط آن دو آقـا قرار داشت و فوق العاده صورت مباركشان نوراني بود.
بحدي جلب توجه مرا نمودند كه از ذكر باز ماندم و محو جمال ايشان شدم و آرزو مي كردم كه داخل دكان من بيايند.
آرام آرام با نهايت وقار آمدند تا به در دكان من رسيدند.

ادامه مطلب...
 
معجزات امام زمان(ع) -1 PDF
گوشه اي از خزانه علم امام (ع)
در كودكي سعد بن عبدالله قمي مي‌گويد : اشتياق فراواني به گردآوري كتب حاوي علوم مشكله و نكات ريز آنها داشتم و درباره كشف حقايق از درون آنها بسيار تلاش مي كردم . آزمند حفظ موارد خطا و اشتباه آنها بودم و مسائل علمي را كه برايم حادث مي شد به آساني به كسي بازگو نمي كردم و نسبت به مذهب اماميه (تشيع) تعصبي خاص داشتم . از راحتي و آرامش گريزان و همواره به دنبال بحث و مجادله (بامخالفان) بودم و فرق مخالفت اماميه را نكوهش مي‌كردم و معايب پيشوايانشان را آشكارا بيان و از آن پرده دري مي كردم، تا آنكه روزي گرفتار فردي ناصبي (اهانت كننده به حضرات ائمه (ع)) شدم كه در منازعه عقيدتي سخت گيرتر و در دشمني كينه توزتر و در جدال و مخاصمه تندتر و در سخن بدزبان‌تر و در پيروي از باطل، از تمام كساني كه تا آن وقت ديده بودم متعصب‌تر بود. سعد مي گويد: با حيله‌اي خود را از دستش رهانيدم ، ولي اندرونم از خشم لبريز بود و مي خواست جگرم از غصه پاره شود . پيش از اين نيز طوماري تهيه كرده بودم و در آن چهل و چند مسئله دشوار را كه پاسخ دهنده اي برايش نيافته، نوشته بودم و مي خواستم آنها را از عالم شهرمان-احمد بن اسحاق كه نماينده حضرت امام عسكري (ع) بود، بپرسم .
ادامه مطلب...