جمعه, 19 مهر 1404
You are here:

انتخاب قالب

اطلاعات سایت

اعضا : 5710
محتوا : 302
بازدیدهای محتوا : 1279376

اوقات شرعی



جستجو

Loading
اطاعت کامل از حکومت، عدم دخالت در سیاست!!! PDF
برای دوستداران انقلاب اسلامی بخوبی روشن بود که رخدادهای اخیر انتخابات رياست جمهوري اسلامي ایران فرصت مغتنمی را برای هرآنکس كه میتوانست ضدیت خود را با نظام جمهوری اسلامی به انحای مختلف آشکار سازد، فراهم نمود .

مرکز جهانی بهائیت در اسرائيل یعنی بیت العدل نامشروع نیز همصدا با همه مخالفان نظام؛ چهره پلید و شیطانی خود را در وقایع اخیرآشکار نمود.بيت العدل نامشروع در بیانیه 2تیرماه 1388 ؛ خود را وکیل مدافع میلیونها ایرانی مسلمان قلمدادكرده و آه و فغان برآورده که میلیون ها مردم ایران مورد ظلم و تعدی ؟!!قرار گرفته اند. براستی چرا این فرقه در این برهه از زمان دیگر دو پهلوگوئی های قبلی وشعار اطاعت كامل از حكومت و عدم دخالت در سياست را کنار گذاشته و چنین آشکار بیرق مخالفت با نظام جمهوری اسلامی بلند نموده است ؟!چرا سایت های رسمی این فرقه که وظیفه هدایت و خوراک رسانی به سایر سایت های غیررسمی ووبلاگ ها ي بهائی را از جنبه تبلیغ و گسترش بهائیت بعهده دارند، اکنون کاملاَ بعنوان بلندگوی رسای دول غربی در آمده اند و مهر سکوت و احتیاط را شکسته اند؟!
ادامه مطلب...
 
مسجد مقدس جمكران PDF

از جمله اماكني كه همواره مورد توجه مخصوص امام زمان(ع) بوده و به بركت آن كرامات و عنايات ويژه‏اي در آن به وقوع پيوسته »مسجد مقدس جمكران« است. اين مكان شريف را به جهت واقع شدن در كنار روستايي به نام جمكران، مسجد جمكران و به خاطر آن كه به همت »حسن بن مثله« ساخته شده »مسجد حسن بن مثله« و به لحاظ آن كه به امر مبارك حضرت امام زمان(ع) تأسيس شده است؛ »مسجد امام زمان(ع)« يا »مسجد صاحب‏الزمان« مي‏نامند. همانطور كه گفته شد اين مسجد در زمان حسن بن مثله بنا شد و پس از آن بارها در آن تعميراتي انجام شده است. از جمله يك بار در زمان مرحوم صدوق و بعدها چندين مرتبه در دوره حكومت سلسله صفويه و يك بار هم در زمان مرجعيت حضرت آيةاللَّه عبدالكريم حائري مؤسس محترم حوزه علميه قم توسط مجاهد گرانقدر حجةالاسلام شيخ محمد تقي بافقي و بعد از ايشان تعميراتي هم در آن به وسيله يكي از تجار معروف قم صورت گرفته. در سالهاي اخير به ويژه بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به علت استقبال بي‏نظير مردم از سرتاسر ايران اسلامي به كمك امت اسلامي تحت نظارت هيأت امنا و مديريت مسجد جمكران طرحهاي عمراني بسيار مهم و در عين حال لازم و ضروري نظير: سالنهاي اجتماعات و كتابخانه عمومي و نمايشگاه كتاب و درمانگاه و محل اسكان براي نمازگزاران و... در كنار گسترش و توسعه ساختمان مسجد در دست اجراست.

امروزه اين مكان مقدس به يكي از ميعادگاههاي بزرگ عاشقان ولايت و امامت تبديل شده است كه هر هفته شبهاي سه‏شنبه و چهارشنبه بويژه در ايام مبارك نيمه شعبان هزاران نفر در آن گرد مي‏آيند و از طريق تشكيل مجالس دعا و نيايش ضمن تجديد عهد با امام زمان(ع) از خداوند تبارك و تعالي؛ تعجيل در فرج منجي عالم بشريت را درخواست مي‏نمايند.

چگونگي دستور بناي مسجد جمكران

يكي از علماي شيعه به نام حسن بن محمد بن حسن قمي در كتاب تاريخ قم در مورد چگونگي بناي مسجد مقدس جمكران از كتاب مونس الحزين في معرفة الحق و اليقين اثر شيخ ابو جعفر محمد بن بابويه قمي (شيخ صدوق) چنين نقل مي‏كند: شيخ صالح و عفيف، حسن بن مثله جمكراني گفت: شب سه‏شنبه اي كه مصادف بود با هفدهم ماه مبارك رمضان سال سيصد و نود و سه1 هجري قمري در خانه‏ام خوابيده بودم در حالي كه شب از نيمه گذشته بود. ناگهان صداي عده‏اي از مردم كه در پشت در خانه گرد آمده و مرا صدا مي‏زدند به گوشم رسيد. وقتي بيدار شدم خطاب به من گفتند: برخيز كه حضرت مهدي(ع) تو را به نزد خود مي‏خواند.

حسن مي‏گويد: به آنها گفتم اجازه بدهيد تا آماده شوم و لباسهايم را بپوشم وقتي خواستم پيراهنم را بپوشم صدايي از طرف در خانه به گوشم رسيد كه »آن پيراهن تو نيست« لذا از پوشيدن آن صرف نظر نمودم و بعد شلوارم را برداشتم تا بپوشم باز همان صدا بلند شد كه: »آن شلوار مال تو نيست شلوار خودت را بردار«. آن را به زمين انداختم و شلوار ديگري را كه مال خودم بود پوشيدم و سپس به دنبال كليد در خانه مي‏گشتم تا آن را باز كنم باز از طرف در همان صدا به گوشم رسيد كه: »در خانه باز است« وقتي به نزديك در آمدم با جماعتي از بزرگان مواجه شدم. به آنها سلام كردم آنها بعد از جواب سلام اين پيشامد را به من تبريك گفتند. سپس مرا همراه خود به محلي كه هم‏اكنون مسجد در آن بنا شده است آوردند. در آنجا وقتي خوب دقت كردم تختي را ديدم كه فرش زيبايي روي آن انداخته شده بود و جواني در حدود سي ساله در روي آن به بالشي تكيه زده بود و پيرمردي مطلبي را از روي كتاب براي او مي‏خواند و بيش از شصت مرد كه بعضي از آنها لباس سبز و بعضي ديگر لباس سفيد به تن داشتند در گوشه و كنار آن محل مشغول خواندن نماز بودند. آن پيرمرد كه حضرت خضر(ع) بود مرا در كنار خود جاي داد. آنگاه همان جوان نوراني كه بعد معلوم شد حضرت مهدي(ع) هستند بعد از تفقد و احوالپرسي مرا به اسم خودم صدا زده فرمودند: »نزد حسن بن مسلم برو و به او بگو مدت پنج سال است كه تو اين زمين را آماده ساخته كشت مي‏كني ولي ما آن را خراب مي‏كنيم و امسال هم قصد داري در آن زراعت نمايي در حالي كه تو چنين اجازه‏اي نداري بايد سود اين چند سال كشت را ردّ كني تا در اينجا مسجدي بنا شود«. سپس فرمودند: »به حسن به مسلم بگو: اينجا زمين شريفي است كه خداوند آن را از بين ساير زمينها برگزيده است ولي تو آن را به زمين خود لاحق كردي و خداوند به خاطر اين كار خلاف دو پسر جوان تو را از دست تو گرفت ولي باز متنبّه نشدي اگر باز هم بخواهي به اين كار ادامه بدهي كيفر الهي ديگري كه نمي‏تواني آن را تصور كني بر تو متوجه خواهد شد.«

حسن بن مثله مي‏گويد: »به آن حضرت عرض كردم: مولاي من براي اين كه مردم سخن مرا بپذيرند، نشان و علامتي در اين باره براي من تعيين بفرمائيد«.

امام(ع) در پاسخ فرمودند: »ما در اينجا نشانه‏اي را قرار مي‏دهيم تا سخن شما را مردم تصديق نمايند. تو آنچه را كه بيان شد انجام بده به نزد »سيد ابوالحسن« برو و به او بگو بيايد و حسن بن مسلم را حاضر كند و سود چند ساله زمين را از او بگيرد و آن را به مردم بدهد تا با آن بناي مسجد را شروع كنند و بقيه مخارج آن را از منافع قريه »رهق« كه ملك ما در ناحيه »اردهال« است به اتمام برسانند ما نصف درآمد رهق را وقف اين مسجد نموده‏ايم تا همه ساله درآمد آن را بياورند به اينجا و صرف عمارت و آباداني و ساير مخارج اين مسجد بنمايند«.

سپس حضرت افزودند: »به مردم بگو تا به اين مكان روي آورند و آن را عزيز و گرامي دارند و در آن چهار ركعت نماز به جاي آورند؛ دو ركعت اول را به نيت نماز تحيّت (به اين ترتيب كه در هر ركعت اول سوره حمد را يك بار و بعد سوره »قل هواللَّه احد« را هفت بار و در ادامه هر يك از ذكرهاي ركوع و سجود را هم هفت بار تكرار كنند و نماز را به پايان ببرند) و دو ركعت بعد را هم به نيّت نماز امام زمان(ع) به جاي مي‏آورند (به اين ترتيب كه در هر ركعت بعد از نيت وقتي سوره حمد را شروع كردند به »اياك نعبد و اياك نستعين« كه رسيدند آن بخش را صد بار تكرار مي‏نمايند و بعد در ادامه سوره حمد را مي‏خوانند و آنگاه سوره توحيد را يكبار و هر يك از ذكرهاي ركوع و سجود را هفت بار تكرار مي‏كنند و بعد نماز را تمام مي‏كنند.

سپس يك بار لااله الاّ اللَّه مي‏گويند و در ادامه هم تسبيحات حضرت زهرا(ع) را كه عبارت از سي و چهار مرتبه »اللَّه‏اكبر« و سي و سه مرتبه »الحمدللَّه« و سي و سه مرتبه »سبحان‏اللَّه« است ذكر مي‏نمايند و آنگاه به سجده رفته صد بار بر پيامبر(ص) و آل پيامبر(ع) درود و صلوات مي‏فرستند)«.2

در ادامه حضرت اضافه كردند: »هر كس اين نماز را بخواند مانند آن است كه در كعبه نماز خوانده باشد.«

حسن بن مثله مي‏گويد: »وقتي اين سخنان را شنيدم با خود گفتم: گويي آن مكان مورد نظر اينجاست كه مسجد باشكوه امام زمان(ع) خواهد شد«. بعد حضرت به من اشاره فرمودند كه: »برو.«

چون به راه افتادم و مقداري رفتم دوباره آن حضرت مرا صدا زدند و فرمودند: »در گله جعفر كاشاني (كه يك نفر چوپان بود) بزي هست كه اگر مردم پول آن را دادند با پول آنها و اگر ندادند با پول خودت آن را خريداري كن و آن را به اينجا بياور و ذبح كن و در روز چهارشنبه كه برابر با هجدهم ماه مبارك رمضان است گوشت آن را در شب آينده براي بيماران و كساني كه گرفتاري دارند انفاق كن خداوند [تبارك و تعالي] همه آنها را شفا مي‏دهد. نشاني و علامت آن بز اين است كه ابلق است و موي بسيار دارد و در ضمن هفت علامت سفيد و سياه در بدن آن بز هست كه سه تاي از آنها در يك طرف بدن و چهار تا در طرف ديگر آن است كه هر يك از آنها به اندازه يك درهم هستند«.

بعد وقتي مجدداً به راه افتادم براي سومين بار مرا صدا زده فرمودند: »اينجا هفت يا هفتاد روز اقامت مي‏كني اگر هفت روز اقامت كني آن مصادف با شب قدر؛ يعني بيست و سوم رمضان خواهد بود و اگر هفتاد روز بماني آن مطابق با شب بيست و پنجم ذيقعده است كه هر دو شب بسيار گرانقدري هستند«.

حسن بن مثله مي‏گويد: »سپس برگشته و به خانه آمدم و تمام شب را در انديشه آنچه واقع شده بود به سر بردم وقتي صبح شد نماز را به جاي آوردم و بعد نزد »علي بن منذر« آمده و ماجرا را به وي بازگو كردم بعد به همراه او به محلي كه ديشب مرا به آنجا برده بودند رفتيم«. حسن بن مثله چنين ادامه مي‏دهد: »سوگند به خدا علامتهايي را كه حضرت فرموده بودند كه از جمله آنها ميخ‏ها و زنجيرهايي بود كه با آنها حدود مسجد را مشخص نموده بودند در آنجا مشاهده كرديم. سپس به همراه علي بن منذر به طرف منزل سيد بزرگوار ابوالحسن الرضا راه افتاديم وقتي به در منزل او رسيديم خدمتكاران او را ديديم كه در كنار در خانه منتظر ما هستند وقتي ما را ديدند به ما گفتند: آيا شما از اهالي جمكران هستيد. گفتيم: آري. گفتند: سيدابوالحسن از اول صبح در انتظار شماست.

سپس وارد خانه شده ضمن اظهار تواضع، خدمت سيد عرض سلام كردم و او به گرمي و با احترام كامل جواب سلام را داده و مرا در كنار خود جاي داد و پيش از آن كه من سخني بگويم خطاب به من گفت: اي حسن بن مثله من خوابيده بودم در خواب شخصي به من گفت: صبح زود مردي از اهالي جمكران كه او را حسن بن مثله مي‏نامند نزد تو خواهد آمد. آنچه كه او به تو گفت آن را تصديق كن؛ چرا كه سخن او سخن ماست مبادا گفته‏هاي او را ردّ كني در اين حال از خواب بيدار شدم و از آن وقت تا كنون منتظر آمدن تو بودم. در ادامه حسن بن مثله جريان شب گذشته را به طور مفصل بيان مي‏كند. سيد ابوالحسن دستور مي‏دهد تا اسبها را آماده سازند بعد سوار مي‏شوند و به طرف آن محل حركت مي‏كنند در نزديكيهاي روستاي جمكران به گلّه جعفر كاشاني برخورد مي‏كنند؛ حسن بن مثله براي پيدا كردن آن بز ابلق كه حضرت فرموده بودند وارد گله مي‏شود و مي‏بيند آن بز در عقب گله است. وقتي بز متوجه حسن بن مثله مي‏شود به سرعت خود را به او مي‏رساند و حسن آن را مي‏گيرد و نزد جعفر كاشاني مي‏آورد تا آن را از او بخرد. جعفر كاشاني سوگند ياد مي‏كند كه من هرگز اين بز را داخل گله نديده‏ام ولي وقتي آن را در عقب گله امروز ديدم خواستم كه آن را بگيرم ولي هر چه تلاش كردم نتوانستم اما حالا چون شما را ديد به نزد شما آمد و اين امر بسيار شگفت‏انگيزي است.

بعد آنها آن بز را به محل مسجد مي‏آورند و در آنجا ذبحش مي‏كنند و همانطور كه حضرت دستور داده بود گوشت آن را بين مريضها تقسيم مي‏كنند.

سپس سيد ابوالحسن حسن بن مسلم را احضار مي‏كند و سود چند ساله زمين را از او مي‏گيرد و سود حاصل از املاك روستاي رهق را هم مي‏آورند و مسجد جمكران را بنا مي‏كنند و سقف آن را با چوب مي‏پوشانند درضمن سيد ابوالحسن‏الرضا زنجيرها و ميخها را به منزل خود در قم مي‏برد و از آن به بعد هر كس بيمار مي‏شد به آنجا مي‏رفت به آن زنجيرها تبرك مي‏جست و خداوند تبارك و تعالي تفضلي فرموده به واسطه آنها ايشان را شفا مي‏داد.

ابوالحسن محمد بن حيدر مي‏گويد: شنيدم كه سيد ابوالحسن الرضا وقتي وفات يافت او را در محله‏اي كه »موسويان« ناميده مي‏شود دفن كردند بعدها وقتي يكي از فرزندان او مريض مي‏شود به سراغ صندوقي كه زنجيرها و ميخها در آن نگهداري مي‏شد مي‏رود ولي هنگامي كه در صندوق را باز مي‏كند اثري از زنجيرها و ميخها در آن نمي‏بيند.3

فضيلت و آداب مسجد جمكران

به طور كلي در مجموعه سخنان و سفارشات منسوب به حضرات معصومين(ع) درباره مسجد مقدس جمكران به دو قسم از فضائل اشاره شده است.

1. اهميت تكويني: در سخناني كه حضرت علي(ع) به پسر يماني فرموده‏اند اينگونه آمده است:

... اي پسر يماني اينجا (جمكران) زميني مقدس و پاك از همه آلودگيهاست.

... بر اين زمين اثر نور حق ساطع شود و از اين زمين مردم رايحه و بوي مشك استشمام كنند... منازل و مواضع و زمينهاي اينجا عالي و گرانبها گردد.

علاوه بر اين در ضمن فرموده‏هاي حضرت حجة بن الحسن (ع) به حسن بن مثله آمده بود به حسن مسلم بگو: »اينجا زميني شريف است خداي تعالي اين زمين را از زمينهاي ديگر برگزيده است و به آن فضيلت و برتري داده است«. از اين قبيل تعابير استفاده مي‏شود كه زمين جمكران نظير زمينهاي مكه و مدينه داراي ارزش تكويني خاصي است.

2. همانطور كه در حكايت بناي مسجد جمكران بيان شد در بخشي از فرموده‏هاي حضرت امام زمان(ع) آمده بود كه ثواب اعمال عبادي نظير اقامه نماز در اين مكان شريف بسيار زياد است تعبير آن حضرت اين بود كه: »هر كس آن دو ركعت نماز را (با شرايط خاصش) در اين مكان شريف به جاي آورد مثل آن است كه در كعبه اين نماز را خوانده است«. اين امر نشان مي‏دهد كه از نظر معنوي اين مسجد از جايگاه ويژه‏اي برخوردار است.

آداب اين مسجد نيز ابتدا خواندن دو ركعت نماز تحيت و سپس دو ركعت نماز امام زمان(ع) با شرايطي است كه گفته شد.

در بعضي از اقوال نيز آمده است كه

پس از اين نماز دعاي »الهي عظم البلاء« را تا آخر قرائت كنند.

علاوه بر اين امور، خواندن دعاهاي مخصوص امام زمان نظير دعاي »ندبه« و ديگر دعاهايي كه خواندن آنها در دوره غيبت كبري سفارش شده، در اين مكان مناسب است.

پي‏نوشتها :

1 . محدث نوري بعد از نقل حكايت بناي مسجد جمكران مي‏نويسند: »عالم جليل آقا محمد علي كرمانشاهي تاريخ اين قصه را در سال 393 ق. نقل كرده است ولي ظاهراً در نوشتن اشتباه شده و در اصل سال 373 ق. بوده است؛ زيرا وفات شيخ صدوق قبل از سال 390 ق. مي‏باشد.

2 . اين دو ركعت نماز به صورتهاي ديگري هم در كتابهاي معروف ذكر شده است از جمله 1. مرحوم شيخ طبرسي (صاحب تفسير) در كنوز النجاح بعد از ذكر اصل نماز دعائي را براي بعد از نماز نقل مي‏كند ولي از تهليل (صد بار لااله‏الااللَّه) و تسبيحات حضرت زهرا(ع) ذكري به ميان نمي‏آورد؛ 2. مرحوم سيد فضل‏اللَّه راوندي در كتاب دعوات درضمن نمازهاي معصومين(ع) مي‏فرمايد: نماز امام مهدي(ع) دو ركعت است در هر ركعتي حمد يك مرتبه و صد مرتبه »اياك نعبد و اياك نستعين« بعد از نماز صد مرتبه صلوات بر پيامبر(ص) و آل او؛ 3. مرحوم سيدبن طاووس در جمال‏الاسبوع ذكر صد مرتبه صلوات را ذكر نمي‏كند ولي فرموده است كه دعاي »الهي عظم البلاء و برح الخفاء وانكشف الغطاء ...« تا آخر بعد از نماز خوانده شود و...

3 . اقتباس از حكايت هشتم كتاب جنةالمأوي ميرزا حسين نوري كه در جلد 53 بحار الانوار، ص230 به بعد آورده شده است

موعود شماره 40

 
نشانه هاي ظهور -2 PDF
یکي از موضوعاتي که از ديرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته اعتقاد به مصلح کل است. اينکه زندگي اجتماعي در اين جهان با تمام ظلم ها، ستم ها و نابرابري ها با تمام بهره دهي ها و بهره کشي ها با تمام تفاوت هاي نابحق بين طبقات اجتماعي سرانجام خوبي خواهد داشت و در نهايت کسي پيدا خواهد شد که به تمام اين نابرابري ها و ظلم هاپايان دهد و حق هر کسي را به او بدهد، و تمام آحاد جامعه در سايه حکومت عادلانه او با آسايش خاطر زندگي کنند و از رنج ستم و برتري طلبي و زياده خواهي طبقات خاص آسوده باشند، تمام قوا و نيروهاي انساني به جاي اينکه صرف درگيريهاي ناشي از تجاوزات و تعارضات برخواسته از فزون خواهي ها شود در راه رشد و شکوفايي استعدادهاي انسان و هموار کردن راه کمال او به کار گرفته شود از جمله مسائلي است که اعتقاد به آن همزمان با پيدايش اولين اجتماعات بشري پيدا شد، و هر مکتب و مرامي به تناسب تعاليم خود طرحي از اين زندگي مطلوب ارائه و شخصي را به عنوان مصلح معرفي کرده است. 

تا آنجا که ستون موجود اديان مختلف نشان مي دهد اسلام روشن ترين طرح از اصلاح نهائي جهان را ارائه کرده است. در اين طرح شخص مصلح شناخته شده، با اصل و نسب معلوم، داراي ياراني با تعداد معلوم، با برنامه اي مدون و مشخص مي باشد. 

اکنون طبق اخبار صحيح و مستند ما مي دانيم نام آن بزرگ مصلح چيست، پدرش کيست، مادرش کيست و اجدادش را به ترتيب تا جد سي و يکم (1) مي شناسيم، و درباره اکثر آنها اطلاعات دقيقي در دست داريم که تمام گفته ها و کرده هاي مهم و بسياري از امور جزئي زندگي ايشان را از زمان تولد تا لحظه وفات منعکس نموده است. 

ما مي دانيم او در چه سالي، چه ماهي و چه روزي متولد شده چند سال به صورت عادي زندگي کرده، در چه سالي غايب شده و با چه کساني در ارتباط بوده است. 

تنها نکته اي که در اين طرح تا حدودي مبهم مانده و به طور دقيق مشخص نشده زمان ظهور مصلح است البته اين ابهام اگر با کليت طرح سنجيده شود از نقاط قوت و کمال آن به حساب مي آيد. زيرا ممکن است قصور ذاتي يک عضو از يک مجموعه لازمه کمال محموعه باشد. آري عدم اطلاع دقيق از زمان ظهور هر چند به خودي خود نقص و نارسايي است ولي در مقايسه با طرح جامع اصلاح نهايي امري ضروري و اجتناب ناپذير است. 

توضيح اينکه: اعتقاد به ظهور مصلح داراي دو اثر متفاوت در دو قطب اجتماع بشري است از طرفي موجب نشاط و زنده شدن روح اميد در قطب محروم و ستمديده جامعه مي شود و از طرفي مايه هراس و وحشت طبقه ستمگر و بهره کش مي باشد. 

اعتقاد به ظهور مصلح در صورتي مي تواند اين دو نقش مهم را ايفا کند و طبقه محروم را در مقابل بهره کشان و ستمگران روي پا نگهدارد که وقوعش در هر روز و هر ساعت ممکن باشد. ولي اگر تاريخ ظهور معلوم باشد نسلهايي که عمر خود را متصل به آن زمان نمي دانند خود به خود از شعاع تاثير اين اعتقاد خارج، ستمکشان نااميد و ستمگران بي پروا مي شوند. و بديهي است که طرحي با اين اهميت نمي تواند تنها در يک نصل مؤثر باشد بلکه بايد به گونه اي باشد که هر کس در هر عصر و زماني خود را در شعاع ظهور بداند. به همين جهت در اسلام همه ابعاد اصلاح جهاني آخر الزمان با دقت مشخص شده ولي زمان هظور در هاله اي از ابهام باقي مانده است. 

و درست به همين دليل از فرداي غيبت شيعيان در انتظار فرج بوده اند و مردم هر دوره اي خود را مردم آخر الزمان مي پنداشته اند. 

بنابراين ابهام ظهور فرج از بعد زماني و عدم اطلاع از زمان دقيق آن يک ضرورت غير قابل اجتناب است ولي علاقه شديد مردم به اين موضوع از يک جهت و اهتمام معصومين(ع) به طرح اين مساله در جامعه از جهتي ديگر باعث شده که همزمان با طرح اصل مساله اصلاح براي تعيين اجمالي زمان ظهور علائم و نشانه هايي بيان شود. 

علما و انديشمندان اين علائم را جمع کرده و تحت عناوين «علائم ظهور» و يا «ملاحم » (2) و «فتن » (3) تدوين نموده اند. به طوري که مرحوم «شيخ آغابزرگ طهراني » در کتاب «الذريعه » جمع آوري کرده است تنها علماي شيعه 42 کتاب تحت عنوان «ملاحم » (4) کتاب تحت عنوان «فتن » (5) و سه کتاب تحت عنوان «علائم الظهور» به رشته تحرير آورده اند که بسياري از آنها توسط اصحاب ائمه و در قرون اوليه اسلام تاليف شده است. 

اين، تعداد کتبي است که مستقلا در اين موضوع نگاشته شده و گرنه در بسياري از کتب روايي و کلامي شيعه و حتي در کتب تاريخ براي اين منظور بابي در نظر گرفته شده است. 

ما در اين بحث برآنيم تا سيري اجمالي در نشانه هاي ظهور داشته باشيم ولي قبل از ورود به اصل بحث و بررسي اين نشانه ها ذکر چند مقدمه ضروري است. 

1 - همانطور که اعتقاد به ظهور مهدي اختصاص به شيعيان نداشته و پيروان مذاهب ديگر اسلامي همانند شيعيان به اين اصل معتقد هستند، توجه به ملاحم و فتن نيز مخصوص شيعيان نيست علماي بزرگ اهل سنت نيز روايات فراواني در اين زمينه نقل کرده اند. بعضي از کتب مهم اهل سنت که اخبار ملاحم در ضمن آنها روايت شده به قرار ذيل است: 

1 - درالمنثور 2- مستدرک حاکم 3- جمع الجوامع 4- کنرالعمال 5- مجمع الزوايد 6- عقدالدرر 7- حلية الاولياء 8-تذکرة القرطبي 9- مقدمه ابن خلدون 10- الخصائص الکبري 11- ينابيع المودة 12- حليقة الابرار 13- صحيح بخاري 14- صحيح مسلم 15- سنن ابن ماجه 16- سنن ابي داود 17- سنن ترمذي به اضافه اينکه بعضي از علماء دانشوران اهل سنت در اين زمينه آثار مستقلي تاليف نموده اند چنانکه مؤلف کتاب «در جستجوي قائم عج » در تحقيقي ارزنده جمع آوري نموده تعداد پنج نفر از علماي اهل سنت در اين موضوع صاحب اثر مي باشند که نام ايشان به اين قرار است. 

1 - ملاجلال الدين سيوطي شافعي داراي سه کتاب به نامها: 

«علامات المهدي » (6) ، «نبذة من علامات المهدي » (7) «البرهان في علامة مهدي آخر الزمان » (8) مي باشد. 

2 - ابن حجر هيثمي شافعي مکي داراي کتاب «علامات المهدي المنتظر» (9) 3 - ابن حجر هيثمي سعدي مصري شافعي صاحب کتاب «حاشية علي القول المختصر في علامات المهدي المنتظر» (10) 

4 - علي بن حسام الدين متقي هندي مؤلف کتاب «البرهان في علامات المهدي » (11) و کتاب «تلخيص البيان في اخبار مهدي آخر الزمان » (12) 

5 - ابن کمال پاشا حنفي صاحب کتاب «تلخيص البيان في علامات مهدي آخر الزمان » (13) و تعداد ديگري از بزرگان اهل سنت که کتابهايي در موضوع ملاحم و فتن از خود به يادگار نهاده اند. 

2 - بديهي است که همه رواياتي که در اين زمينه وارد شده از نظر اعتبار سندي در يک مرتبه نيستند پاره اي از علائم در تعداد فراواني از روايات وارد شده به طوريکه مي توان گفت اخباري که بر آنها دلالت دارند در حد «تواتر» (14) يا بالاتر از حد تواتر هستند، و بعضي باخبر واحد «مستفيض » (15) به دست ما رسيده اند و برخي نيز با خبر واحد غير مستفيض نقل شده که تعدادي از آنها نيز سندهاي معتبري دارند. ما در آينده در ذيل هر يک از اين علائم اسناد آنها را به تفصيل نقد و بررسي خواهيم کرد. 

3 - علائم ظهور را از جهات مختلفي مي توان تقسيم کرد ما به دو تقسيم که در آيند مورد بحث خواهند بود اشاره مي کنيم: 

الف ) علائم و نشانه هايي که به زمان ظهور نزديک، و بعضي تقريبا متصل به آن هستند و علائمي که با زمان ظهور فاصله دارند. 

ب ) علائم و نشانه هايي که از روايات استفاده مي شود وقوع آنها حتمي است و علائمي که وقوع آنها حتمي نبوده بداء در آنها هست.

4 - اخباري که در زمينه علائم ظهور به دست ما رسيده از جهتي به گذشته هاي دور ارتباط دارند و از جهتي به آينده متصل مي باشند به لحاظ ظرف صدور و قائل متون اخبار، به گذشته مربوط مي شدند و به لحاظ زمان وقوع موضوعات خود با آينده مربوط مي شوند و هر يک از اين دو جهت موجب مشکلاتي مي شود که براي اعتماد به اين اخبار قبلا بايد اين مشکلات حل شود. 

زمان صدور و راويان اخبار 

هر سخني که با واسطه به ما مي رسد تا زماني که به حد تواتر نرسد احتمال جعل و وضع در مورد آن معقول است به اضافه اينکه احتمال و وضع در اخبار مورد بحث ما از چند جهت قوي تر است. 

1 - ايرن روايات درباره آينده سخن مي گويند و راوي مطمئن است معاصرين او و حتي چند نسل بعد از آنها نمي توانند بر جعلي بودن خبر واقف شوند. 

2 - بسياري از روايات اين باب با بيان رمزي و عبارات مبهم وارد شده و به همين جهت هرکدام با وقايع و حوادث مختلفي قابل انطباق مي باشند و به همين دليل است که نمي توان فهميد که خبر جعلي است يا نه. و اين دو امر باعث مي شوند که افراد دروغپرداز در جعل خبر جرات بيشتري پيدا کنند. 

3 - بعضي از اين اخبار از وقايعي خبر مي دهند که قبل از زمان ما اتفاق افتاده اند به همين جهت احتمال مي دهيم که بعضي از راويان به هر دليل پس از وقوع آن حوادث، اين اخبار را جعل کرده و به راويان قبل از خود نسبت داده باشند. 

اينها اشکالاتي است که به خاطر ارتباط اين اخبار به گذشته با آن مواجهيم.

پي نوشتها: 

1 - حقيقت اين است که تاريخ نام تعداد بيشتري از اجداد حضرت مهدي (عج) را حفظ کرده است ولي از رسول مکرم اسلام روايت شده که فرمود: «اذا بلغ نسبي الي عدنان فامسکوا» و شماره پدران آن حضرت تا عدنان بيست و يک نفر است که اگر با عدد ده (شماره اجداد حضرت مهدي تا پيامبر اکرم » جمع شود عدد سي و يک بدست مي آيد. 

2 - «ملاحم » جمع «ملحمه » و در لغت به معناي جنگ بزرگ و حماسه عظيم است. اما در اصطلاح به فتنه ها و آشوبهاي آخرالزمان اطلاق مي شود. 

3. «فتن » نيز جمع «فتنه » به معناي آزمايش، بلا و محنت، آشوب، اختلاف آرا و عقايد و جنگ و خونريزي است. 

4 - الذريعه ، ج 22، ص 90-187 . 

5 - همان، ج 16، ص 3-112. 

6 - در جستجوي قائم (عج) ، ص 54، رديف 233. 

7 - همان ، ص 72، رديف 398. 

8 - همان ، ص 34، رديف 80. 

9 - همان ، ص 54، رديف 236. 

10- همان ، ص 39، رديف 122. 

11 - همان ، ص 33، رديف 79. 

12 - همان، ص 38، رديف 114 

13 - همان، ص 38، رديف 115. 

14 - خبر «متواتر» در اصطلاح به خبري اطلاق مي شود که راويان آن از نظر تعداد به حدي برسند که عادتا اتفاق آنها بر کذب محل باشد و اين خصوصيت در همه طبقات راويان وجود داشته باشد. ر.ک: العاملي، زين الدين (الشهيد الثاني)، الدراية في علم مصطلح الحديث، نجف، مطبقه النعمان، ص 12. 

15 - خبر «مستفيض » خبري است که روايان آن را طبقه از 3 نفر (بنابر قول مشهور) و يا 2 نفر (بنابر قول ديگر) بيشتر باشند. ر. ک: العاملي، زين الدين (الشهيد الثاني) همان، ص 16.
 
تشرف آخوند ملا محمود عراقي PDF

عالم معاصر، آخوند ملا محمود عراقي (ره )، فرمود: مـن در اوايـل جـوانـي ، در بروجرد در مدرسه شاهزاده ، مشغول تحصيل علم بودم 
هواي آن شهر مـعتدل است و در ايام نوروز باغات و اراضي آن سبز و خرم مي شود وآثار زمستان و برف و سرماي هـوا از بـين مي رود ولي دو فرسخ از شهر كه به سمت اراك برويم بلكه كمتر از دو فرسخ ، زمستان غالبا تا اول خرداد ثابت و برقراراست .
اوايـل فـروردين چون هوا را معتدل ديدم و درسها هم به خاطر رسومات نوروزتعطيل بود، با خود گـفـتـم قـبـر امـامزاده سهل بن علي (ع ) را كه در روستاي آستانه است ، زيارت كنم .
(آستانه از روسـتـاهـاي كزاز است و كزاز از بخشهاي اراك مي باشدو اين امامزاده در هشت فرسخي بروجرد واقع شده است .
) جمعي از طلاب هم بعد از اطلاع از قصد من ، همراه من شدند و با لباس و كفشي كه مناسب هواي بـروجـرد بـود پـيـاده بـيرون آمديم و تا پايه گردنه ، كه تقريبا در يك فرسخي شهر واقع است راه پيموديم .

ادامه مطلب...